poultry disease


٢٠٠٣/١٠/٢٣

● نيوكاسل (Newcaslle )
اين بيماري مخصوص پرندگان، ماكيان، بوقلمون، قناري، طوطي، مرغابي آناكركا (وحشي) است ولي در پستانداران منجمله انسان نيز نوعي از آن گزارش شده است. پرندگان آبزي تنها بصورت ناقل (بدون علائم كلينيكي) به نيوكاسل مبتلا ميشوند.
حدت بيماري در درجه اول براي ماكيان و در درجة دوم براي بوقلمون است.
ويروس نيوكاسل
عامل بيماري نيوكاسل پاراميكسوويروس تيپ 1 از خانواده پاراميكسوويريده، به اندازة 600-180 ميلي ميكرون ، واجد RNA و غشاء ليپوپروتئيني است و فعاليتهاي هموليتيكي، نورآمينيدازي، هماگلوتينين و خنثي شدن ويروس تماماً بوسيلة غشاء ليپوپروتئيني است.
پاراميكسوويروس 1 تنها سروتيپ بيماريزاي شناخته شده از نه سروتيپ پاراميكسوويروس پرندگان است. اين ويروس داراي اشكال متفاوتي از رشته اي تا كروي است و سطح آن را رشته هائي به طول 8 نانومتر پوشانيده است.
براساس حدت ويروس (زمان كشتن جنين در تزريق حفره آلانتوئيك يا زمان كشتن جوجه در تزريق داخل مغزي) سه دسته ويروس نيوكاسل وجود دارد:
1- سويه هاي Velogenic : سويه بسيار حادي كه در عرض كمتر از 60 ساعت جنين را ميكشد.
2- سويه هاي Mesogenic : سويه نسبتاً حاد كه در عرض 90-60 ساعت جنين را ميكشد.
3- سويه هاي Lenthogenic : سويه كم حدت كه در عرض بيشتر از 90 ساعت جنين را ميكشد.
خواص ويروس
الف ) هماگلوتيناسيون
ويروس نيوكاسل گلبول هاي قرمز تمام پرندگان و انسان را جذب ميكند ولي گلبولهاي قرمز گاو و گوسفند، بز، اسب و خوك را جمع نميكند. براي هماگلوتيناسيون در آزمايشگاه بطور روتين از گلبولهاي قرمز ماكيان (مرغ و خروس) استفاده ميكنند.
به دو علت زير حتماً نتيجة آزمايش را 30 دقيقه بعد از شروع آزمايش بايد خواند:
1. خاصيت جمع كنندگي ويروس توسط آنزيم نورآمينيداز مترشحه از ويروس از بين ميرود.
2. بعد از هماگلوتيناسيون به خاطر سازش غشاء ويروس با غشاء گلبول قرمز RBC ليزه ميشود.
ب ) پادتن هاي خنثي كننده
پادتن هاي خنثي كننده ربطي به آنتي ژنهاي ويروسي ندارند بلكه هر چقدر قدرت تزايد ويروس در بافتهاي بدن افزايش يابد قدرت توليد پادتن توسط ويروس زياد است. ويروس قدرت زيادي در توليد انترفرون دارد ولي انترفرون بر ويروس نيوكاسل اثر ندارد.
ج ) مقاومت ويروس
ويروس نيوكاسل مقاومت نسبتاً زيادي دارد و در 100 درجة سانتيگراد بمدت 1 دقيقه و در 37 درجة سانتيگراد براي ساعتها ، در 20 درجة سانتيگراد براي ماهها و در 8 درجة سانتيگراد براي سالها زنده ميماند. بستر آلوده تا 2 ماه و لاشه آلوده (اگر اتوليز نكند و گند نزند = شرايط مناسب) 12 ماه ويروس را نگه ميدارند. مقاومت ويروس در محيط خارج بستگي به محيط دارد مثلاً مدفوع بستر ، ترشحات بزاق ، مواد پروتئيني اطراف ويروس در افزايش مقاومت ويروس نقش دارند. مواد پروتئيني با جلوگيري از رسيدن ماده ضدعفوني به ويروس و نيز با تجزيه و بي اثر كردن ماده ضدعفوني موجب حفاظت ويروس ميشوند.
ويروس در سرما و رطوبت بالا بهتر حفظ ميشود .
كشت ويروس نيوكاسل
تمام ويروسهاي نيوكاسل در حفرة آلانتوئيك تكثير پيدا مي كنند .
فقط ويروسهاي حاد و بيماريزا در كشت بافت رشد مي كنند كه اولين علامت رشد آن Hemabsorbtion است .
قدرت تزايد ويروس نيوكاسل در تخم مرغ جنين دار سويه هاي Velogenic و Lenthogenic بعلت حدت كمتر و قدرت تزايد كمتر در جنين حاوي پادتن از بين ميرود و ويروس را نمي شود از اين تخم مرغ جدا كرد .
بيماريزايي
براساس نوع سويه ويروسي ، حدت ويروس ، تعداد ويروس ، سن ميزبان بيماريزايي فرق مي كند و اختلاف نژادي در ماكيان از نظر بيماريزايي ويروس نقشي ندارد . ويروس از راههاي گوارشي ، بيني و چشم شكل تنفسي و از راه تزريق فرم عصبي به بيماري ميدهد . وقوع بيماريها در تمام فصلها بخصوص فصل زمستان و تابستان ديده مي شود . كمبود ويتامين A ناشي از تشنگي و گرسنگي بمدت دست كم 24 ساعت نيوكاسل را شديدتر مي كند . در فصل تابستان بعلت حساسيت مرغ به گرما فرم عصبي بيماري بيشتر است . وجود آمونياك حتي در مقادير ppm 20 بمدت 4 تا 6 هفته و گرد و خاك زياد نيوكاسل را بيشتر مي كند .
اپيدميولوژي
سويه هاي Velogenic از موش (بصورت ناقل) جدا شده است . خرگوش در اثر تزريق دچار ويرمي ميشود .
از سوية Lenthogenic خوك واكسنهايي تهيه شده است .
آلودگي در انسان بصورت ورم ملتحمه است . و حامل يا ناقل بودن انسان مشخص نيست .
انتقال
اصولاً انتقال ويروس نيوكاسل توسط ذرات معلق فضا است .
پرندة مبتلا بعد از 48 ساعت از تمام ترشحات بدن و مدفوع ويروس را دفع مي كند و آب ، غذا ، بستر ، هوا را آلوده مي كند . باد چندان نقشي ندارد ولي طوفان ذرات معلق را جابجا مي كند .
وسايل مكانيكي ، ماشين حمل غذا و جوجه كشي ، پودر گوشت و استخوان آلوده (آلودگي جانبي بعد از پروس) ، مرغهاي منجمد آلوده ، پرنده هاي مهاجر ، واكسنهاي تهيه شده از تخم مرغ جنين دار (آبله و برونشيت) سبب انتقال شده اند . مرغ مادر در حالت ويرمي زرده و پوسته (در كلوآك) را آلوده مي كند ولي ويروس در 5-4 روز جنين را مي كشد پس انتقال بصورت عمودي وجود ندارد .
اگر تخم مرغ جنين مرده در داخل هچري بعلتي شكسته شود جوجه هاي سالم بدنيا آمده در هچري را آلوده مي كند كه انتقال Egg Transmision است و Vertical نيست . بهمين علت بهتر است در موقعي كه گله مادر آلوده به نيوكاسل است از تخم مرغ آن براي جوجه كشي استفاده نشود .
علائم بيماري نيوكاسل
دورة كمون 15-2 روز و بطور معمول 6-5 روز است و دورة بيماري 14-10 روز مي باشد .
1) شكل Doyle (Viscerotropic)
بيماري به سرعت پيش ميرود و نشانيهاي تنفسي ، احشائي و عصبي وجود دارد . سويه Velogenic عامل آن است . نفس نفس زدن ، كاهش اشتها ، بيقراري ، افزايش درجة حرارت (6-4درجة سانتيگراد تب مي كند) ، اسهال شديد سبز رنگ و تلفات 100-90% در عرض 6-5 روز در اثر خستگي شديد بدن .در مرغهاي مقاوم در اواخر دورة بيماري فلجي پا ، فلجي بال ، انقباض عضلاني ، پيچش گردن به طرفين و پائين دو پا ، و لرزش عضلاني ديده ميشود.
2) شكل Beache (Penumoencephaly)
در اين فرم كه Neuro tropic Velogenic نيز نام دارد علائم احشائي ديده نمي شود . فرم بسيار حاد تلفات بالا نفس نفس زدن ، تنفس مشكل ، صداهاي تنفسي ، پيچش گردن ، لرزش عضلاني ، انقباض عضلاني و فلجي پا و بال و كاهش شديد يا قطع كامل تخمگذاري . فرم Essex To : فرم تنفسي ، تنفس با دهان باز مثل لارنگوتراكثيت ، تلفات ناشي از ناتواني تنفسي و به پشت افتاده ميميرند .
3) شكل Beaudette
سويه مزوژن دخالت دارد حدت بيماري كمتر و علائم تنفسي – عصبي است . كاهش تخمگذاري بمدت 3-1 هفته وجود دارد كه گاهي به حالت نرمال بر نميگردد و تلفات از دو شكل بالا كمتر است عمده علائم تنفسي و شامل سرفه است .
4) شكل Hitchner
سويه لنتوژن دخالت دارد حدت بيماري بسيار ضعيف و علائم تنفسي خيلي خفيف است . تلفات ندارد ولي زمينه ساز بيماريهاي باكتريايي دستگاه تنفس واقع مي شود .
5) Asymptomatic Form
هيچ نشاني و تلفاتي ندارد و فقط با آزمايش HI مشخص مي شود . در كشورهايي كه نيوكاسل را ريشه كن كرده اند اين فرم ديده مي شود . در ايران سويه Velogenic و فرمهاي Doyle و Beache مشكل ساز هستند .
كالبدگشايي
براساس حدت ويروس ، سويه ويروس ، ميزان ويروس وارد شده ، سن ابتلاء ، نژاد و محيط جراحات از ضعيف تر تا حادتر مشاهده مي شود مثلاً در 50% لاشه ها بعلت حدت خيلي خيلي زياد ويروس هيچگونه علائمي بجز از هيدراتاسيون و خشكي لاشه ديده نمي شود .
فرم Viserotropic
علائم گوارشي : خشكي لاشه ، تيرگي لاشه ، خونريزي هاي چربي قاعدة قلب و چربيهاي ديگر بدن ، خونريزيهاي Ptechy مانند در پيش معده و رأس غدد آن ، زخم رأس غدد پيش معده و گاهي خونريزي كامل معده ، خونريزي زير غشاء سنگدان اولسرهاي فوليكول هاي لنفاوي روده (15-1 ميلي متر) كه بيشتر در قسمت خلفي شاخ دوازدهه ، محل دوشاخه شدن روده كور يا تانسيل هاي روده كور ديده مي شود و ممكن است در راست روده و كلوآك نيز اولسر ديده شود .
علائم تنفسي
ترشحات سروزي در بيني و ناي همرا خونريزي ، ترشحات كازئوزي در كيسه هاي هوايي و ضخيم شدن يك يا چند پردة كيسة هوايي اگر مرغ مبتلا تخمگذار باشد غشاء زرده پاره شده و محتويات آبكي آن محوطة بطني را پر مي كند .
طحال در اكثر موارد متورم و گنجيدگي هايي داخل سلولهاي طحال ديده مي شود كه در صورت خروج ويروس از بدن اين گنجيدگيها ديده نمي شود .
در جنين حاصله از مرغان بيمار ، پرخوني و خونريزي عمومي بخصوص در كيسة زرده ديده مي شود .
فرم Pneumo encephali
علائم گوارشي وجود ندارد و علائم تنفسي ديده مي شود .
در لاشه اي كه در اواخر بيماري بوده است فرم عصبي ديده مي شود (فلجي بالها و . . .) كه در كالبدگشائي هيچ نشاني دارد و فقط نكروز آندوتليال عروق تمام بدن Prevaswlar Papiles در عروق مغز آن هم در هيستوپاتولوژي ديده مي شود .
تشخيص بيماري نيوكاسل
سابقه ، علائم باليني ، كالبدگشايي ، آزمايشگاه
علائم عصبي (فلجي بال و گردن و پا) : بيماري مارك ، كمبود ويتامين E ، آنسقالوميليت ، بعضي مسموميت ها .
علائم تنفسي : برونشيت ، لارنگوترتكئيت عفوني ، آسپوژيلوز ، كويزا ، مايكوپلاسما ، وباي طيور ، طاعون مرغان .
تشخيص آزمايشگاهي
بايد ويروس را جدا كرد و يا پادتن هاي ضد ويروسي را اثبات كرد .
نمونه برداري در دورة كمون و ابتداي بيماري انجام مي شود . در اواخر بيماري بعلت وجود عيار بالاي پادتن جدا كردن ويروس مشكل است .
براي سويه غيرحاد لنتئوژن فقط در ابتداي بيماري و تنها از دستگاه گوارش و تنفس نمونه برداري مي شود . براي سويه حاد به شرط ابتداي بيماري هر اندامي نمونه برداري مي شود كه مغز بعلت آلودگي كمتر به عوامل ثانوي ارجعيت دارد . بافت مغز را سلايه كرده و عصاره بدست آمده را به كيسه زردة جنين 11-9 روزه تزريق مي كنيم . تلفات 24 ساعت را به حساب ضربات مكانيكي ميگذاريم و از تلفات بعد از 24 ساعت استفاده مي كنيم . به شرط شفافيت مايع آلاستوئيك آنرا با گلبول قرمز 1درصد مرغ مجاور مي كنيم  در HA به نيوكاسل مشكوك مي شويم و براي تأئيد آن مايع آلاستوئيك را با سرم اختصاصي ضد نيوكاسل مجاور مرده  HA منفي و HI مثبت خواهد شد . (در صورت وجود بيماري) پادتن هاي درخشان براي نشان دادن ويروس در بافتها و تست الايزا براي نشان دادن پادتن و اندازه گيري آن كاربرد دارد . معمولاً پادتن ها 10-6 روز بعد از عفونت يا واكسيناسيون ظاهر شده ودر 4-3 هفته به حداكثر رسيده و تا 12-8 ماه بدن را از بيماري مجدد محافظت مي كنند . پادتن هاي HA زودتر از پادتن هاي SN از بين ميروند . براي نشان دادن پادتن هاي SN سرم مشكوك را با ويروس نيوكاسل مجاور كرده  كشت منفي و CPE . براي نشان دادن پادتن هاي SN سرم مشكوك را با ويروس نيوكاسل مجاور كرده  جنين تخم مرغ را نمي كشد .
پيشگيري نيوكاسل
بدون رعايت بهداشت واكسيناسيون بيفايده است .
مديريت كامل ، جلوگيري از ورود و انتقال ويروس ، نگهداري يك سن جوجه ها ، تهويه مناسب و . . . اهميت دارند . اگر گله قبلي مبتلا بود ابتدا با يك سيستم قوي فشار هوا ، كليّه مواد گرد و غبار سقف و ديوارها را زدوده و در كف ميآوريم و بعد كود و بستر داخل سالن را در وسط سالن جمع كرده و روي آنها ماده ضدعفوني (فرمالين ، پرمنگنات ، تركيبات كلره) ريخته و 10-7 روز بحال خود ميگذاريم (گرماي ايجاد شده در داخل كود ويروس هاي زيادي را مي كشد) بعد كود را در خارج مرغداري آتش زده يا در زير خاك چال مي كنيم ، بعداً سالن را با تمام دانخوري ، آبخوري ، هواكش . . . شستشو و ضد عفوني كرده و سالن را با آبگرم و مايع ضدعفوني و فشار زياد شستشو داده و بعد در و پنجره ها را بسته و با گاز حاصله از فرمالين و پرمنگنات 48-24 ساعت سالن را گاز ميدهيم و بعد از آن 24 ساعت سالن را هوا داده و اقدام به پرورش گلّه جديد مي نمائيم .
برخي عقيده دارند بعد از ضدعفوني كامل سالن را يك ماه خالي نگه بدارند .
ضدعفوني كننده ها عبارتند از : هيپوكلريت سديم ، سود ، پرمنگنات پتاسيم ، گاز فرمالين در زمستان براي بهتر اثر كردن ضدعفوني ، گرم كردن سالن لازم است .
واكسن هاي نيوكاسل
1) واكسن كشته (غير فعال) :
از كشت ويروس حاد بر روي بافت يا جنين تخم مرغ و بي اثر كردن حاصله در اثر فرمالدئيد 5% ، بتاپروپيولاكتون1% و يا كريستال و يوله بدست مي آيد كه با مواد دير جذبي مثل Gel dealumine (براي ايجاد تيتر يكنواخت طولاني در بدن) همراه مي شود .
واكسن كشته حتماً بايد تزريق شود و بهتر است قبلاً ويروس زنده را با بدن تماس دهيم . واكسن بسيار محرك و سوزاننده براي پوست انسان است . اين واكسن با عمل انترفرانس بدن را حمايت مي كند (چند روز بعد از تزريق) و يك هفته بعد از تزريق ايمني اختصاصي را به وجود مي آورد . استفاده از واكسن در گله هايي كه عوارض تنفسي داشته اند و خسارات حاصله را كم مي كند .
2) واكسن زنده (فعال) :
از سويه هاي لنتوژن ( و Lasota تهيه مي شود) و مزوژن (Kumarov تهيه مي شود) واكسن زنده تهيه مي شود . در ايران سويه سنتوژن استفاده مي شود . سويه حدت كمتري دارد . رآسيون كمتري در بدن ايجاد مي كند و ايمني زايي كمتري دارد و لذا در سنين پائين مناسب است و نيز در مواقعي كه خطر بيماري چنداني وجود ندارد استفاده مي شود . سويه Lasota حدت بيشتري دارد و ايمني بيشتري ميدهد و از آن در سنين بالا استفاده مي شود .
ايمني در نيوكاسل
ايمني سلولي 3-2 روز بعد از واكسن يا عفونت بوجود آمده و نقش چنداني در پيشگيري از نيوكاسل ندارد .
ايمني هوموردل 7 روز بعد از واكسن يا عفونت شروع شده و با ايجاد پادتن هاي SN و HI بر ضد غشاي ويروس مهمترين نقش را در پيشگيري از نيوكاسل دارند . 12-8 ماه ايمني ايجاد مي كنند كه از راه زرده به جوجه ميرسد و بسته به ميزان پادتن هاي آن مدت زمان و سير ايمني جوجه را تعيين مي كند .
ايمني موضعي در اثر پادتن هاي موضعي دستگاه تنفس ، اپي تليال ناي و اپي تليوم روده بوجود ميآيد و بهتر از ايمني خوني يا هومورال بدن را از آلودگي تنفسي و هوايي ايمن مي كند .
پديدة انترفرانس : اگر رسپتورهاي سلول براي ويروس توسط ويروسي ديگر مثل برونشيت پوشانيده شود ويروس نيوكاسل نمي اتواند روي سلول اثر بگذارد .
برنامه ريزي واكسيناسيون نيوكاسل
جوجه اي داريم كه اگر ايمن باشد تنها ايمني مادري را دارد . در اينصورت تيتر پادتنهاي SN و HI در جوجة يكروزه بدست ميآوريم . هر لوگ پادتن پاسيو 5/4 روز طول مي كشد تا از بين برود و يك جوجه در سنين پائين براي داشتن حداقل مقاومت بايد حداقل 3 لوگ پادتن داشته باشد .
براي تعيين لوگ پادتن ، چون لوگ پادتني تقريباً با جوجه چندان تفاوتي ندارد پس آزمايش HI انجام ميدهيم و عيار رسوب گلبول قرمز را در اولين گوده برابر با لوگ پادتن ميگيريم . حال اگر از اين لوگ عدد 3 را كم كنيم و لوگ باقي مانده را در 5/4 ضرب نمائيم عددي بدست ميآيد كه نشانگر مدت زمان مجاز براي عقب انداختن واكسيناسيون است . اولين واكسن از نوع خواهد بود .









تذكر : در 35 روزگي اگر عيار پادتن HI حدود 5/5 باشد واكسن بعدي در 8 هفتگي تكرار مي شود .
در 12هفتگي اگر عيار پادتن HI در حد 7 باشد واكسن بعدي تا 20هفتگي تكرار نخواهد شد و حذف ميشود.
الگوي دوم : بدون تيتراسيون و به شرط وجود امكانات تزريق در سنين پائين اين الگو استفاده مي شود .






نكاتي در مورد واكسيناسيون
در دورة توليد تخم مرغ (تجارتي و جوجه كشي) بخصوص در گله مادر تيترپادتن HI هميشه بالاي 9-8 بايد باشد تا بدن را ايمن كند در غير اينصورت واكسن Lasota مصرف مي شود .
تزريق واكسن در سنين پائين زيرجلد ، گردن و در سنين بالا تزريق عضلاني و زير جلدي است .
واكسنهاي كشته توأم عبارتند از : نيوكاسل + گامبورو + EDS
در جوجه ها مصرف ندارند و در پاي تخم مصرف مي شود . ( براي صرفه جويي در وقت)
نيوكاسل +گامبورو + برونشيتIB
واكسن هاي زنده توأم عبارتند از : + كه اصولاً براي بيماريهاي تنفسي ايمني ضعيفي ايجاد مي كند و سعي بر آن است كه همزمان انجام نشوند (پديدة تعارض و حداكثر ايمني براي يكي از بيماريها) .
داروهاي فورازوليدون و تتراسايكلين مانع ايجاد پادتن در سطح كافي مي شوند لذا 3-2 روز قبل از واكسيناسيون مصرف نمي شوند . واكسن Lasota از گله واكسينه شده به گله هاي ديگر سرايت مي كند و جوجه ضعيف رآكسيون شديدي مي دهد .
راههاي مصرف واكسن
آبهاي سنگين و حاوي مواد معدني و با PH متغيير و نيز حاوي مواد ضد عفوني واكسن را بي اثر ميكند .
ميزان آب مصرفي 12-10 ليتر برهر هزار جوجه 10 روزه است كه هزار دوز واكسن در آن حل شده است . براي بقاي دوز شير پس چرخ ، شيرچربي گرفته شده ، شيرخشك استفاده مي شود 10 ليتر از آن را در يك بشكه 200 ليتري آب ريخته (يا نيم كيلو در 200ليتر) چربي سطح آب را خارج كرده تا واكسن در چربي حل نشود واكسن را اضافه مي كنيم و در دو نوبت به فاصلة 30-20 دقيقه آب را مي خورانيم . جوجه هاي گردن كلفت در دفعه اول آب را ميخورند . در مرغ بالغ 40 ليتر آب براي هزار مرغ و هزار دوز واكسن لازم است .
مطمئن ترين و بهترين راه قطره چشمي است كه همه جوجه ها واكسينه مي شوند ميزان آب مصرفي 25-20 سي سي براي هزار دوز واكسن است . هر 50قطره يك سي سي است . قطره چشمي غدد هاردلين را كه حاوي Bcell هستند تحريك كرده و پادتن هاي موضعي قبل از توليد پادتن خوني ايجاد مي شود درست مثل اسپري . شايد بهترين راه ايمني نيوكاسل اسپري است كه 95% جوجه ها واكسينه شده و پادتن هاي عمومي و موضعي (چشم و بيني) براي جلوگيري از بيماريهاي تنفسي ، گوارشي و عمومي ايجاد مي كند و خطر آن در بيدار كردن باكتري هاي نهفته تنفسي بخصوص در گله هاي گوشتي است كه اكثراً بطور مادرزادي به مايكوپلاسما آلوده اند . اسپري در تخمگذار پرورشي و مادر انجام مي شود و بايد در شب و خاموشي نور و خاموشي هواكش ها انجام شود و جوجه نيز ساكن و محيط بدون گرد و غبار باشد . ميزان آب مصرفي در اسپري برحسب دستگاه اسپري ، تراكم و . . . فرق ميكند . 1500-200سي سي براي هزار دوز بكار ميرود . بعد از اسپري 20 دقيقه صبر مي كنيم تا ويروس روي سر جوجه ها نشسته و بعد هواكش روشن مي شود .
درمان :
خارج كردن جوجه هاي مريض ، تراكم كمتر ، تهويه بهتر ، تحريك به اشتها (با افزودن ملاس چغندر به غذا كه هم غذا را مرطوب و هم شيرين مي كند) ، واكسن اسپري در ابتداي بيماري كه 60-50% گله مبتلا نشده اند و علائم كمبود اشتها ، تلفات زياد وجود دارد . 10% دان خورده نمي شود و صداهاي تنفسي شنيده مي شود ، پديدة انترفرانس با برونشيت دارد . براي درمان اولين كار تحريك اشتها به آب و غذا مي باشد .




........................................................................................

Home